روزشمار عملیات های دفاع مقدس

نوار زمان هشت سال جنگ تحمیلی

انقلاب اسلامی

انقلاب ۱۳۵۷ ایران یا انقلاب بهمن ۵۷ در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی (۱۱ فوریه ۱۹۷۹) با مشارکت طبقات مختلف مردم انجام پذیرفت و نظام پادشاهی پهلوی را سرنگون و زمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی به رهبری مرجع تقلید شیعه، روح الله خمینی را فراهم کرد.

انقلاب ۱۳۵۷ ایران یا انقلاب بهمن ۵۷ در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی (۱۱ فوریه ۱۹۷۹) با مشارکت طبقات مختلف مردم انجام پذیرفت و نظام پادشاهی پهلوی را سرنگون و زمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی به رهبری مرجع تقلید شیعه، روح الله خمینی را فراهم کرد. تفکرات و شخصیت های اسلامی در این انقلاب ضدسلطنتی حضور برجسته ای داشتند و خمینی آن را انقلاب اسلامی خواند.[۶] علاوه بر اسلام گرایی، ایدئولوژی های مختلفی نظیر سوسیالیسم و ناسیونالیسم نیز در انقلاب حضور داشتند.[۷] در عین حال این انقلاب نخستین انقلابی است که اسلام گرایی را در خاورمیانه به پیروزی رساند.[۸] این انقلاب آخرین نمونه از انقلاب های کلاسیک قرن بیستم بود که با گفتمان های قهری، سلبی و آشتی ناپذیر با تکیه بر ایدئولوژی به نتیجه رسید.[۹] در این انقلاب حتی بخش مهمی از روشنفکران لائیک و چپ نیز خود را با خمینی همسو می دیدند.[۱۰] این مقاله موضوعات مرتبط با انقلاب ۱۳۵۷ را از سال ۱۳۳۲ تا شهریور ۱۳۶۰ پی می گیرد.

پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرح هایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل می داد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرح ها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنش های اجتماعی در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملی گرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیب پذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سال های تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعف های رژیم و مسائلی می پرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران می شد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلام گرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاست های تنش برانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند.
© 1397 کلیه حقوق محفوظ است | طراحی وب سایت
x - »